%10

تراژدی تنهایی/چشمه

قیمت : 112,500تومان 125,000تومان
ناشر:
موضوع اصلی:
موضوع فرعی:
( 0 ) امتیاز دهید
تعداد بازدید : 13
تعداد :
1
زبان :
فارسی
نوبت چاپ :
5
سال چاپ :
1397
قطع/نوع جلد :
شومیز
وزن :
310
تعداد صفحه :
318
شابک :
9786002295507

زیاد گریه می‌کرد، گاهی غش هم می‌کرد. با عصا راه می‌رفت و مدام از درد معده و سردرد گلایه داشت. وقتی ارنست گراس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، به همراه ورنون والترز، در هتلی در نیویورک به دیدنش آمدند روی تخت دراز کشیده بود و حال حرف زدن نداشت. والترز تعریف کرده که وقتی فهمید گراس کیست، فریادی کشید و خودش را از یک طرف تخت انداخت به آن طرف دیگر و دیوانه وار زد زیر هق هق و اشک روی گونه‌هایش سرازیر شد. هر دو مرد متعجب شدند و هراسان گفتند که فکر نکنند امروز روز خوبی برای بحث باشد! زمانی هم که برای دفاع از حق ایران به ساختمان سازمان ملل رفت پسرش، غلامحسین، آمبولانسی آماده کرده بود تا اگر غش کرد به دادش برسند. اما بعد، که به واشنگتن رفت و انواع و اقسام آزمایش‌ها را روی او انجام دادند گفتند که هیچ درد و مرضی ندارد و حالش خوب خوب است.

خوب خوب که نبود، چون محمد مصدق سالها قبل این سفر، وقتی در اروپا بود واقعاً به زخم معده دچار شده بود، ضعف و دردش آنقدر بود که مجبور بود وسط سخنرانیهایش دراز بکشد. بعدها در ایران از التهاب روده، مالاریا و تب هم می‌نالید و مدتی هم که والی آذربایجان بود خونریزی عصبی دهانش به بیماری‌هایش اضافه شد. اصلاً ماجرای آشنایی نزدیکش با بانوی فرانسوی به دلیل بیماری مداومش رقم خورد؛ رنه ویلار، در آن روزها که محمد جوان در اروپای سرد و یخ زده مریض شده بود به دادش رسید و او را سپرد به یک پرستار حرفه‌ای. اما خودش سالهای سال شیفته‌ی او باقی ماند و مصدق جوان هم آنقدر دلبسته اش شد که از روی سادگی و محبت، عکسی از مادرش، نجم الدوله، را به ویلار داد. مصدق موجود پیچیده‌ای بود که حجب وحیای شرقی و دلواپسی‌ها و احساس گناه ذاتی‌اش او را از این که مثل اجداد قجری اش به دنبال دلش برود دور کرد. با این همه دلبستگی چیزی نیست که بشود در برابرش مقاومت کرد.

تا کنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...