الفاظ و اشیا باستان شناسی علوم انسانی/ماهی
میشل فوکو در الفاظ و اشیا ، با تحلیل باستان شناختی سه قلمرو دانش از عصر رنسانس تا دوران معاصر و با بررسی ارتباط کلی این سه قلمرو با فلسفه نشان می دهد حرکت صورت های تفکر و شناخت در مغرب زمین نه حرکتی متداوم و پیش رونده ، بلکه حرکتی گسسته بوده است. پژوهش او در مقطع تاریخی موضوع بررسی اش دو گسست اساسی را در تفکر غربی نشان می دهد: گسستی که با پایان دادن به عصر رنسانس ، تفکر غرب را به عصر کلاسیک می رساند ؛ و گسستی که معرف به انتها رسیدن عصر کلاسیک و ظهور دوره ی مدرن است .پژوهش معرفت شناختی فوکو در عین حال پژوهشی نقادانه است که در شرایط ممکن شدن دانش هر عصر و معیارهای مشروعیت و به رسمیت شناخته شدن آن کندوکاو می کند. حرکت فوكو اما صرفا معطوف به گذشته نيست ، بلکه نقطه ی شروع تحلیل او در واقع زمان حاضر و تشخیص گسستی آتی است که از پایان عصر انسان شناختی و مرگ قريب الوقوع انسان خبر می دهد.