خلیج نقره ای/میلکان
نمی دونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی می فهمی که پایین پایینی و هیچ کی دور و برت نیست. مثل خواب می مونه که یهو نمی فهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو می بینی هیچ کی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداری ت بده که آره می تونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که می شه برگشت. تو اون پایین، تو اون تاریکی محض دوست داری داد بزنی: «لعنتی ها، من هنوز زنده ام.»