تعلیق از سه گانه ی راه های ازادی/چشمه

در سال 1938 طبق توافقنامۀ مونیخ که بین بریتانیا، آلمان نازی، فرانسه و ایتالیا امضا شد، نواحی آلمانی‌نشین سودت در کشور چکسلواکی به خاک آلمان ملحق شد. این توافقنامه بدون حضور نماینده‌ای از چکسلواکی و به قصد راه آمدن با هیتلر و پیشگیری از جنگ جهانی دوم امضا شد و بدین‌ترتیب چکسلواکی از جانب هم‌پیمانان نظامی‌اش، بریتانیا و فرانسه، تنها و بی‌پناه رها شد تا در معرض چپاول هرچه بیشتر آلمان قرار گیرد. ژان‌پُل سارتر رمان تعلیق، جلد دوم از رمانهای سه‌گانۀ خود با عنوان راه‌های آزادی، را با رویکردی انتقادی به همین توافقنامه نوشته است. بستر رویدادهای این رمان همان مقطع تاریخیِ امضای توافقنامۀ مونیخ است و سارتر حول محور این رویداد، که حدود یک سال پیش از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و از وقوع جنگ هم جلوگیری نکرد، داستانها و موقعیتها و شخصیتهای متعددی را خلق می‌کند که همه به واسطۀ آن مقطع بحرانی و حساس و مهم از تاریخ اروپا به یکدیگر متصل شده‌اند. تعلیق روایت اروپای مضطرب و آبستن فاجعه است و شخصیتهای مختلف این رمان همه در حالت انتظار، تعلیق، نگرانی و اضطراب به سر می‌برند و در میان ترس و امید به زندگی خود مشغولند. در این میان مردم نواحی آلمانی‌نشین سودت در چکسلواکی را می‌بینیم؛ هم آلمانیان این نواحی را که خوشحال از الحاق به آلمان، پرچم نازی‌ها را بالا برده‌اند و هم چکها را که احساس وانهادگی و تنهایی می‌کنند و مضطرب و سرخورده‌اند.

رمان تعلیق با ترجمه و مقدمۀ حسین سلیمانی‌نژاد در نشر چشمه منتشر شده است.