علیه ایدئولوژی های پایان/امه
«باید مخالفت نماییم با همه آنانی که تنها میخواهند از پایان دم بزنند، با کل جماعت واپسین انسانها، دار و دسته از پادرآمدگان انگلصفت با آن «شکستهنفسیهای اعصابخردکنشان. پایان هنر، پایان متافیزیک، پایان بازنمایی، پایان محاکات، پایان تعالی، پایان اثر هنری، پایان روح... دیگر بس است! بیایید به یکباره پایان همه پایانها را اعلام کنیم و از آغاز امکانپذیر همه آنچه هست، همه آنچه بود و همه آنچه خواهد بود سخن بگوییم.» این بخشی از پانزده تز در باب هنر امروز از آلن بدیو آغازگر کتاب «علیه ایدئولوژیهای پایان» با عنوان فرعی آپوکالیپتیسیسم، منطق سینمایی سرمایهداری فاجعه است که به نویسنده آن به «پایان» میپردازد اما نه با محوریت مباحث کلاسیک و سنتی معطوف به پایان، بلکه تشریح بهرهبرداری سیاسی از این ایده و عینیت یافتن آن در خدمت ایدئولوژی سرمایهداری.
استفاده از ژانر آخرالزمانی سالها است تبدیل به سوژه همیشگی تولیدات هالیوود شده است؛ «2012»، ««روزی كه زمين از حركت ايستاد»، «آرماگدون»، «لژيون» و ... از این جملهاند. اما چرا هالیوود بر موضوع پایان تاریخ و ارائه تصاویری جذاب از «روزی که جهان تمام میشود» متمرکز شده و سعی میکند روایت خود را از این واقعه به مردم دنیا القا کند؟
فؤاد حبیبی نویسنده کتاب علیه ایدئولوژیهای بیپایان تاثيرات نظريه پايان جهان در فيلمهای هاليوود را از منظر فلسفی و با هدف تشریح بهرهبرداری سیاسی از این ایده و عینیت یافتن آن در خدمت ایدئولوژی سرمایهداری است، بررسی کرده است.