ازاد
بهترین اتفاقی که برای یک نویسنده میتواند بیفتد این است که درست وقتی همه فکر میکنند به پایان راه رسیده و این امامزاده دیگر حاجت بده نیست، یک باره تک خالی از آستین بیرون بیاورد و همه را آچمز کند.
این اتفاقیست که با انتشار پیشروی برای داکترو (یا دکتروف به قول نجف دربابندری) افتاده؛ آن هم وقتی که همه فکر میکردند که نویسنده شاهکاری همچون «رگتایم» و هکلبری فینِ مدرنی همچون «بیلی بتگیت»، از مدتها پیش به پایان راه رسیده و باید خودش را بازنشسته میکرد؛ آن هم بعد از هفتادسالگی.
انتشار رمان «پیشروی» در سال ۲۰۰۵ همه را متعجب کرد؛ داکترو بعد از سال ها دوباره رمانی بزرگ خلق کرده و اسمش سر زبانها افتاده بود. رمانی که برنده جایزه سال انجمن منتقدان کتاب و جایزه پن / فاکنر شد و در لیست نهایی جایزه پولیتزر هم قرار گرفت.
داکترو اصالتاً از مهاجران یهودیِ روس تبار آمریکاست، در سال ۱۹۳۱ در محله معروف و خلاف خیز برانکس در نیویورک به دنیا آمد. در اوهایو فلسفه و تئاتر خواند. مدتی در ارتش خدمت کرد بعد به یک شبکه تلویزیونی پیوست و از اواخر دهه شصت میلادی داستاننویسی را آغاز کرد.
نخستین آثارش شهرت اندکی برایش به همراه آورد، که با انتشار «رگتایم» در میانه دهه هفتاد، به شهرتی جهانی بدل شد، شهرتی که یک چندی با انتشار «بیلی بتگیت» در اوایل دهه هشتاد، اوج گرفت. دو دهه بعد وقتی توانست با پیشروی اثر مهم تازهای منتشر کند، شهرتش رو به افول گذاشته بود، هرچند رگتایم و بیلی بتگیت کماکان محبوب بودند.